Menu

يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربك راضية مرضية

مشاركت آن حضرت با قرآن در جميع صفات

قرآن سبب هدايت مردمان، و معجزه ي خاتم پيغمبران (صلي الله عليه و آله) و موجب امتياز حق از باطل است، وامام حسين (عليه السلام) سبب هدايت به سوي ايمان، و آيتي از آيات رحمان، و موجب امتياز حق از باطل است.
- قرآن در ليلةالقدر نازل گرديد  ، و شب ولادت أباعبدالله (عليه السلام) مانند شب قدرملائكه نازل شدند به امر الهي، و روح الامين سلام و تهنيت از جانب خدا آورد ...
- قرآن شفاعت كننده است از براي كساني كه تلاوت آن را نمايند و مداومت كنند ، و امام حسين (عليه السلام) شفيع است كساني را كه به زيارت او روند يا بر او گريه كنند...
- قرآن معجزه است به فصاحت و اسلوب معانيش، و سیدالشهداء (عليه السلام) معجزه است به سرش و بدنش و خونش و خاكش، چنانكه از هر يك كرامتي ظاهر گرديد...
- قرآن هميشه تازه است و كهنه نمي شود و ملال نمي آورد و هر چه مكرر كنند، امام حسين (عليه السلام) ذكر مصيبتش هميشه تازه است و ملال نمي آورد.
- قرآن تلاوتش عبادت، و شنيدنش عبادت، و نظر به سوي آن عبادت است، و حضرت امام حسين (عليه السلام) مرثيه گفتن از براي او عبادت است، و شنيدنش عبادت، و نشستن در مجلس عزايش و حزن بر او، و گريه بر او، و گريانيدن، و تشبه به گريه كننده گانش همه عبادت است.و زيارتش از نزديك و دور، و زيارت زوارش، و آرزوي شهادت در ركابش همه عبادت است.
- قرآن احكامی دارد مانند وجوب احترام، و مهجور نگذاشتن آن، و عدم مس بدون طهارت، و اينكه او را در معرض معامله در نياورند. و حسين (عليه السلام) را نيز احكامي است موافق آن، و لكن به آن عمل ننمودند بلكه هتك حرمتش كردند و او را به خاك و خون آلودند، و دين خود را به قتل او فروختند، و در عوض، دراهم معدوده گرفتند و به خيال حكومت ملك ري كه نصيب ايشان نگرديد اين امر بزرگ را مرتكب گرديدند..
- قرآن را خداوند به چند قسم ياد نموده است كه به قدر سي و دو اسم مي رسد. و همه ي آنها بر حسين (عليه السلام) صادق است مثلا قرآن مبارك است چنانكه فرموده است: (و هذا ذكر مبارك) و حسين (عليه السلام) در وحي بلاواسطه مبارك ناميده شد در  حديث  كه فرمود: مبارك است اين مولود و بر او باد صلوات و بركات و رحمت من..
- قرآن شفا و رحمت است براي مؤمنين و حسين (عليه السلام) شفا است از امراض باطنه و تربتش شفا است از امراض ظاهری، و او رحمت است  براي مؤمنين....
قرآن ذكر است از براي مؤمنين، و حسين (عليه السلام) ذكر بود از براي پيغمبر (صلي الله عليه و آله) خدا در تمام عمرش، و از براي مؤمنين ...
در قرآ ن است  آيةالكرسي، و آيه ي نور، و در حسين (عليه السلام) است كرسي كه معدن علم الهي است، و در او آيت نوري است كه خاموش نگرديد در ظلمت شب و نه در خاك و خون.
آياتي كه در مرثيه ي آن حضرت نازل شد
اول در بيان حمل و ولادت آن حضرت است آيه: (و وصينا الانسان بوالديه احسانا حملته أمه كرها و وضعته كرها و حمله و فصاله ثلثون شهرا)
"انسان را در مورد پدر و مادرش به نيكي توصيه كرديم، مادرش او را با مشقت حامله شد و با مشقت وضع نمود، مدت حمل و شيرخوارگي اش سي ماه است"
دركامل و بحار به سندهاي معتبر روايت شده كه چون حضرت صدیقه ي طاهره (عليهاالسلام) به حسين حامله شد نازل گرديد جبرئيل، و عرض كرد: اي محمد (صلي الله عليه و آله) خدايت سلام مي رساند، و ترا بشارت مي دهد به مولودي كه از فاطمه (عليهاالسلام) متولد مي گردد، و امت او را مي كشند، عرض كرد: مرا حاجت نيست به مولودي كه امت او را بكشند، پس جبرئيل عروج نمود و نزول كرد و همان سخن را گفته و همان جواب شنيد، باز عروج و نزول نمود و گفت: خداوند تو رابشارت مي دهد به اينكه امامت و ولايت و وصايت در ذريه ي او خواهد بود، پيغمبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: راضي شدم، پس حضرت به  فاطمه (عليهاالسلام) پيغام داد كلمات جبرئيل را كه اول گفته بود، حضرت فاطمه (عليهاالسلام) همان جواب پيغمبر (صلي الله عليه و آله) را داد، بعد آن سخن آخر را كه شنيد راضي گرديد و لكن در حمل و وضع با كراهت بود، يعني محزون بود از براي كشته شدنش، و مدت حمل و رضاعش سي ماه بود.....
خروج آن حضرت از مدينه
آيه ي دوم: در بيان خروج آن حضرت از مدينه، و آن اين آيه است: (اذن للذين يقاتلون بأنهم ظلموا و ان الله علي نصرهم لقدير الذين اخرجوا من ديارهم بغير حق الا ان يقولوا ربنا الله)
" رخصت داده شده به آنانكه پيكار مي شوند براي اينكه مورد ستم قرار گرفته اند، خداوند به ياري آنها تواناست، آنانكه بيرون رانده شده اند از ديار خود به ناحق، تنها براي اينكه گفته اند: پروردگار ما الله است"
چنانكه در خبري از حضرت صادق (عليه السلام) آمده است كه اين آيه نازل گرديد در شأن علي (عليه السلام) و جعفر و حمزه، و جاري شد در حسين بن علي (عليه السلام).
يعني اينكه علي و جعفر و حمزه را از ديار خود بيرون نمودند، و ايشانرا كشتند بي گناه بدون حق كه موجب قتل ايشان باشد، بلكه به جهت اقرار به توحيد الهي، و اين
حالت جاري گرديد در حسين (عليه السلام) به نحو خاصي، زيرا كه آن جناب را بيرون نمودند از ديارش، بلكه از جميع ديارها، و از برايش در هيچ مكاني امان نبود، حتي اينكه فرمود: اگر در سوراخ جانوران داخل شوم مرا بيرون خواهند آورد و مرا خواهند كشت ، پس او را كشتند كشتن مخصوصي، و ظلم بر او نمودند، و بر اولاد و اطفال و عيالش ظلم مخصوصي، و در آن جناب ظاهر گردد قدرت به نصرت و ياريش به دست حجت منتظر، (عجل الله فرجه).
در بيان كمي يارانش
آيه سوم: در بيان كمي يارانش نازل گرديد: (الم تر الي الذين قيل لهم كفوا ايديكم و اقيموا الصلوة و اتوا الزكوة فلما كتب عليهم القتال اذا فريق منهم يخشون الناس كخشية الله او اشد خشية و قالوا اربنا لم كتبت علينا القتال لو لا اخرتنا الي اجل قريب)
" آيا ننگريستي به آنانكه، به آنها گفته شد: باز داريد دستهاي خود را، نماز را بپا داريد، و زكات را بدهيد. چون پيكار بر آنها نوشته شد، گروهي از آنها از مردم مي ترسند همانند ترس از خدا و يا شديدتر از آن، و مي گويند: پروردگارا! چرا براي ما جنگ نوشتي؟! اي كاش مارا تا مدت كوتاهي مهلت مي دادي "
در روايت است از حسن بن زياد عطار كه از حضرت صادق (عليه السلام) سؤال نمودم از اين آيه ي شريفه، فرمود: اول آن درباره ی صلح حضرت امام حسن (عليه السلام) است، و آخرش درباره ی جنگ امام حسين (عليه السلام) و خداوند نوشته بر آن جناب قتال را، و بر تمام اهل زمين كه با آن جناب باشند.
علي بن اسباط گويد: بعضي از حضرت باقر روايت كرده اند كه فرمود: اگر تمام اهل زمين در ركاب آن جناب قتال مي كردند، البته همه كشته مي شدند.
و در تفسير عياشي روايت كرده است  از حضرت صادق (عليه السلام) در تفسير اين آيه ي شريفه كه فرمودند: (كفوا ايديكم): [دست نگهداريد]، يعني با حضرت امام حسن (عليه السلام) و (كتب عليهم القتال): [جنگ بر آنها نوشته شد]، يعني با حضرت امام حسين (عليه السلام) و (الي اجل قريب): [تا مدت كوتاه]، يعني وقت خروج قائم (عجل الله فرجه).
حسين، نفس مطمئنه است
آيه ي پنجم: (يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربك راضية مرضية)
" اي نفس آرام و آسوده، به سوي پروردگارت خشنود و خشنود شده بازگرد."
از حضرت صادق (عليه السلام) روایت است كه مراد در اين آيه امام حسين (عليه السلام) است، كه او بوده است صاحب نفس مطمئنه، راضيه و مرضيه...
مراد از ظلم، شهادت حسين است
آيه ي ششم: (و من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا فلا يسرف في القتل)
كسي كه به ستم كشته شود براي خونخواهش فرمانروائي قرار داديم، در كشتار زياده روي نكند.
از حضرت باقر (عليه السلام) نقل شده كه مراد از مظلوم حضرت حسين (عليه السلام) است كه او را به ظلم شهيد كردند، و ولي او حضرت قائم است...
در بيان انتقام از كشندگان او
آيه ي هفتم: در بيان انتقام از كشندگان او در روز قيامت، و اين آيه است: (و اذا الموؤدة سئلت بأي ذنب قتلت)
" هنگامي كه از دفن شده پرسيده شود كه به چه گناهي كشته شد؟"
از حضرت صادق (عليه السلام) مروي است كه اين آيه در شأن امام حسين (عليه السلام) نازل شد...
مراد از ذبح عظيم،امام حسين علیه السلام است
از حضرت رضا صلوات الله علیه روایت است كه: چون خداوند به ابراهیم علیه السلام امر نمود، گوسفند را به جای اسماعیل ذبح كند، ابراهیم علیه السلام تمنا كرد كه ای كاش گوسفند نیامده بود و فرزندش را به دست خود ذبح می نمود تا این كه دلش شكسته شده و به درجه رفیع صبر و رضا فائز گردد.
به ابراهیم علیه السلام وحی شد كه نزد تو چه كسی محبوب ترین خلق است؟
عرض كرد: حبیب تو محمد صلی الله علیه و آله و سلم.
وحی رسید كه آیا او را بیشتر دوست داری یا خودت را؟
عرض كرد: او را بیشتر از خودم دوست دارم.
فرمود: آیا فرزند او را بیشتر دوست می داری یا فرزند خود را؟
عرض كرد:فرزند او را.
فرمود: آیا مذبوح شدن فرزند او به تیغ ستم دشمنان بیشتر دلت را میسوزاند یا ذبح فرزندت به دست خودت در راه اطاعت من؟
عرض كرد: ذبح فرزند او به دست دشمنان بیشتر دلم را می سوزاند.
فرمود: ای ابراهیم! جمعی، حسین، فرزند خاتم الانبیاء را به ظلم خواهند كشت و با این عمل، مستحق غضب و سخط من می شوند.
ابراهیم علیه السلام جزع نمود و دلش شكست و گریست؛
وحی شد كه ای ابراهیم! جزع تو را بر اسماعیل به جزعت بر حسین صلوات الله علیه فدا کردم و برای تو درجات رفیعه اهل مصایب را واجب نمودم و این است: «وفدیناه بذبح عظیم»  ذبیحه بزرگی را فدای او كردیم....

وجودش مانند كلام الله

حضرت سیدالشهداء علیه السلام  خود كلام الله ناطق، و وجودش مانند كلام الله است، و مبيّن كلام است، و از هم جدا نمي شوند، و هر دو وديعه ي پيغمبرند (صلي الله عليه و آله) در ميان امت، ولي مخصوص است حضرت  حسين (عليه السلام) در مقام وديعه نهادن به اينكه او را با خود به منبر برد، و فرمود: اي مردم اين است حسين بن علي (عليه السلام) پس او را بشناسيد و بر همه كس تفضيل دهيد ،پس عرض كرد خدايا او را به تو مي سپارم و به نيكان امت خود.

پس آن حضرت وديعه ي پيغمبر خداست در نزد تمام امت حتي كساني كه در آن زمان نبوده اند بلكه در نزد ما نيز امانت است.........

 

زیباتر از نگاه تو قاتل نمیشود
توفیق بی دعای تو حاصل نمیشود
در اول نماز به تو میدهم سلام
بی تو نماز و نافله کامل نمیشود
تو کیستی که گریه نمودن برای تو
تنها عبادتی است که باطل نمیشود
حتی جماد از غم تو خون گریسته
هرگز غم تو کهنه و زائل نمیشود
پیش از عزا و گریه به یاد غریبیت
بر انبیا ملائکه نازل نمیشود
داغت چه کرده با دل سوزان فاطمه
آن دل دگر به سینه ی او دل نمیشود
جز بر کسی که سوخته از سوز کزبلا
فیض عظیم فاطمه شامل نمیشود
بالاتر از تصور عقل است عشق تو
دیوانه ی نگاه تو عاقل نمیشود
دیوانه ی تو دل زده بر موج حادثات
مستغرق غم تو به ساحل نمیشود
خدای کعبه عزادار سیدالشهداست
مسیح واله وبیمار سیدالشهداست
کلید هفت بهشت خدای حیِّ اَحَد
به دست نوکر دربار سیدالشهداست
چو آیه های خدا تازه است روضاتش
که این حقیقت اسرار سیدالشهداست
بروی نیزه به فکر نجات امت بود
ملک به حیرت کردار سیدالشهداست
بروز حشر دلیل شفاعت زهرا
دو دست قطع علمدار سیدالشهداست
علی به حال رکوع و حسین او بی سر
بداد خاتم و این کار سیدالشهداست

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا