Menu

از آن خاكى كه خون او در آن مى ريزد مقدارى را به من نشان بده .
جبرئيل  يك مشت از آن را برداشت و وقتى به آن حضرت خواست نشان دهد خاك قرمز گرديد.

 

حضرت ابى عبد الله عليه السلام فرمودند جبرئيل عليه السلام نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمد در حالى كه امام حسين عليه السلام در مقابل آن حضرت بازى مى كرد پس ‍ به رسول خدا صلى الله عليه و آله خبر داد كه عنقريب امت شما حسين را خواهند كشند.
امام صادق عليه السلام مى فرمايند:
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از اين خبر به جزع و ناله آمدند.
جبرئيل عليه السلام محضر مباركش عرضه داشت :
مايل هستيد سرزمينى كه حسين عليه السلام در آن كشته مى شود به شما نشان دهم ؟
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
در اين هنگام فاصله بين مكان رسول خدا صلى الله عليه و آله و جائى كه حضرت سيد الشهداء عليه السلام در آن كشته شدند فرو رفته بطورى كه دو مكان مزبور با هم ملاقات كرده سپس حضرت مقدارى از تربت و خاك آن مكان را برداشتند و سريع تر از چشم به هم زدن زمين گسترده شد پس جناب رسو لخدا صلى الله عليه و آله از آن كان خارج شده در حالى كه مى فرمودند: خوشا به تو از خاكى كه دارى ، خوشا به حال كسى كه در اطراف و حوالى تو كشته مى شود.
امام صادق عليه السلام مى فرمايند:
صاحب و وزير سليمان نيز چنين كرد يعنى به كمك اسم اعظم بارى تعالى در زمين خسف پدريد آورد و بين تخت سليمان عليه السلام و عرش فرو رفت و تمام پستى و بلندى هاى آن پائين رفت به طورى كه اين دو قطع از زمين (جاى تخت و عرض ) با هم ملاقى شدند پس عرش چنان كشيده شد كه تصور نمودم از زير تخت من خارج گشت .
امام صادق عليه السلام مى فرمايند:
سريع تر از چشم به هم زدن زمين گسترده شد.



حضرت ابى عبد الله عليه السلام  فرمودند:

جبرئيل عليه السلام در خانه ام سلمه خبر شهادت حضرت امام حسين عليه السلام را به رسول خدا صلى الله عليه و آله داد و شرح آن چنين است
حضرت امام حسين عليه السلام در خانه ام سلمه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وارد شد در حالى كه جبرئيل عليه السلام درمحضر رسول خدا صلى الله عليه و آله بود، جبرئيل عرضه داشت : امت شما اين (امام حسين عليه السلام ) را خواهند كشت .
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
از آن خاكى كه خون او در آن مى ريزد مقدارى را به من نشان بده .
جبرئيل  يك مشت از آن را برداشت و وقتى به آن حضرت خواست نشان دهد خاك قرمز گرديد.


اين تربت پيوسته نزدام سلمه بود تا از دنيا رفت رحمة الله عليها.



امام صادق عليه السلام مى فرمودند:
رسول خدا صلى الله عليه و آله در خانه ام سلمه بودند و جبرئيل عليه السلام در محضر آن حضرت حضور داشت پس حضرت حسين عليه السلام داخل شد، جبرئيل عليه السلام عرضه داشت :
امت شما فرزندت حسين را خواهند كشت ، آيا از خاك زمينى كه او را روى آن مى كشند به شما مقدارى را نشان بدهم .
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: بلى .
پس جبرئيل دستش را دراز نمود و مشتى از آن خاك را برداشت و سپس به رسول خدا صلى الله عليه و آله نشانش داد.



حضرت امام صادق مى فرمودند:

هنگامى كه حضرت حسين بن على عليه السلام نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله بودند جبرئيل بر رسول خدا صلى الله عليه و آله داخل گشت و عرضه داشت : اى محمد صلى الله عليه و آله آيا وى را دوست مى دارى .
حضرت فرمودند: بلى .
عرض كرد: اين حتمى است كه امت شما عنقريب او را خواهند كشت .
امام صادق عليه السلام فرمودند:
رسول خدا صلى الله عليه و آله شديدا محزون و غمگين شدند.
پس جبرئيل عليه السلام عرضه داشت : يا رسول الله صلى الله عليه و آله آيا مى خواهى تربت و خاكى كه وى روى آن كشته مى شود را ببينى ؟
حضرت فرمودند: بلى .
پس فاصله بين مجلس رسول خدا صلى الله عليه و آله و كربلا فرو رفت به طورى كه اين قطعه با هم متصل شد به اين نحو (سپس امام صادق عليه السلام براى تصوير كردن اتصال دو قطعه زمين دو انگشت سبابه دست ها را به هم متصل فرمودند).
پس از آن جبرئيل با بالش مقدارى از تربت كربلا را برداشت و رسول خدا صلى الله عليه و آله آن را از وى گرفتند سپس جبرئيل به كمتر از چشم به هم زدن برگشت .
و بعد از آن رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
چه خوش تربتى هستى و چه خوش كسى است كه در تو كشته مى شود.


حضرت ابى عبد الله عليه السلام فرمودند:
زمانى كه حضرت حسين عليه السلام از فاطمه سلام الله عليها متولد شد جبرئيل عليه السلام محضر مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله مشرف شد و عرض كرد:
امت شما حسين عليه السلام را بعد از شما مى كشند سپس اظهار داشت :
آيا تربت او را به شما نشان دهم ؟!
پس بال زد و مقدارى از خاك كربلا را برداشت و آن را به رسول خدا صلى الله عليه و آله نشان داده سپس گفت :
اين تربتى است كه حسين عليه السلام روى آن كشته مى شود.



فرشته اى كه محضر مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله مشرف شد و به آن جناب از شهادت حضرت امام حسين عليه السلام خبر داد جبرئيل روح الامين بود در حالى كه بال هايش را باز كرده و مى گريست و فرياد مى نمود مقدارى از تربت حضرت سيد الشهداء عليه السلام را كه همچون مشك بويش منتشر بود با خود حمل مى كرد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
آيا امتى كه جوجه من را مى كشند رستگار خواهند شد؟
يا فرمودند:
آيا امتى كه جوجه من را مى كشند رستگار خواهند شد؟
يا فرمودند:
آيا امتى كه جوجه دختر من را مى كشند رستگار مى گردند؟
جبرئيل عرض كرد:
خداوند متعال آنها را از هم پراكنده نموده و سپس دل هايشان نياز با هم نبوده و همواره بينشان اختلاف مى باشد.



آيا در آسمانها فرشته اى ماند كه به رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل نشود و به آن جناب راجع به شهادت فرزندش حضرت امام حسين عليه السلام تسليت نگويد و از ثواب دادن حق تعالى به او وى را با خبر نكند و از تربت آن شهيد در حالى كه آن جناب به روى آن با سر بريده و كشته شده و با بدنى پر از جراحت و بدون يار و ياور افتاده به نزد رسول خدا حمل ننمايد؟
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
بار خدايا كسانى كه او را يارى نكردند يارى مكن و آنانكه او را كشتند بكش و آنها كه او را سر بريدند سرشان را ببر و از آنچه طالب هستند بهره مند مساز.
به خدا قسم يزيد ملعون مهلت نيافت و پس از كشتن آن جناب آنچه را كه طالب بود نيافت و از آن بهره من نشد، شب با حالتى مست و خارج از حال طبيعى خوابيد و صبح كرد در حالى كه مرده اى بود متغير گويا او را قير اندود كرده اند، با حالتى غمگين و حسرت و حزن مرد و احدى از آنانكه در كشتن سيد الشهداء سلام الله عليه از او تبعيت كرده يا در محاربه و جنگ با آن سرور مقابل شدند باقى نماندند مگر آنكه يا مبتلا به ديوانگى و يا جذام و يا برص گرديدند و اين امراض در نسل ايشان به ارث باقى ماند خداوند همه آنها را لعن و از رحمت واسعه اش دور نمايد.



در صبح روزى حضرت فاطمه عليه السلام رسول خدا صلى الله عليه و آله را گريان و محزون ديده پس عرضه داشت :اى رسول خدا شما را چه مى شود؟
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از خبر دادن به ايشان امتناع نمودند.
حضرت فاطمه عليه السلام عرض كرد: نه غذا خورده و نه آب مى آشامم تا به من خبر دهيد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: جبرئيل خاكى را برايم آورده كه بر روى آن جوانى كه هنوز مادرش به او باردار نشده كشته خواهد شد و اين همان تربت و خاك است (اين واقعه زمانى بود كه هنوز حضرت فاطمه عليه السلام به حسين عليه السلام باردار نشده بودند).

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا