Menu

من در مدرسة طالبية تبريز با مرحوم علامه شيخ محمد تقى جعفرى; هم حجره بودم. يك روز واقعاً چيزى براى خوردن نداشتيم، مانده بوديم چه كارى انجام دهيم، دوتايى از اطاق خارج شده و در حياط مدرسه در حال فكر بوديم

مرحوم ميرزا مى‏گويد: من در مدرسة طالبية تبريز با مرحوم علامه شيخ محمد تقى جعفرى; هم حجره بودم. يك روز واقعاً چيزى براى خوردن نداشتيم، مانده بوديم چه كارى انجام دهيم، دوتايى از اطاق خارج شده و در حياط مدرسه در حال فكر بوديم كه ناگهان يك تاجر وارد مدرسه شد و در نزديكى ما مكثى كرد و گفت: نماز وحشت مى‏خوانيد؟ چند روزى را با پول نماز وحشت گذرانديم. و همچنين در قم، يك روز واقعاً در حجره چيزى براى خوردن نداشتيم و گرسنگى بر من غلبه كرده بود. يكى از دوستان كه اكنون از بزرگان مى‏باشند، به من گفت: ميرزا! من دو لحاف دارم، مى‏خواهى يكى را به تو بدهم بفروشى و فعلاً گذران كنى؟ ايشان مى‏گويد: چون چاره‏اى جز اين نبود، آن لحاف را گرفته و فروختم تا چند روزى را گذران كنيم. آن زمان مثل امروز امكاناتى كه در حال حاضر براى طلاب وجود دارد، نبود [طلاب سعى مى‏كردند مايحتاج خود را به طريقى تأمين كرده و به خانواده خود تكيه نكنند]، طلاب بايد قدر اين روزها را بدانند، با جديت درس بخوانند و وقت خود را مغتنم شمارند؛ زيرا بهانه‏اى براى شانه خالى كردن وجود ندارد و اگر مى‏خواهند دل امام زمان شاد باشد، بايد تلاش بى وقفه داشته باشند و هر روز نسبت به روز گذشته پيشرفت كنند.

 

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا