Menu

چند روزى بود زندگى بر من سخت شده بود و واقعاً در تنگنا بودم و از نظر مادى احتياج عجيبى داشتم و هر چه تلاش مى كردم، فايده نداشت و حقيقتاً زندگى بر ما سخت مى گذشت. مرحوم ميرزا(قدس سره) و جريان توسّل شخصى به كريمه اهل بيت(عليهم السلام)
حجت الاسلام والمسلمين نورى به نقل از يكى از طلاب بيان مى كند كه چند روزى بود زندگى بر من سخت شده بود و واقعاً در تنگنا بودم و از نظر مادى احتياج عجيبى داشتم و هر چه تلاش مى كردم، فايده نداشت و حقيقتاً زندگى بر ما سخت مى گذشت. يك روز درب خانه ما زده شد، درب را باز كردم و ديدم فقيه مقدس، مرحوم ميرزا جواد تبريزى (قدس سره)است و يك كيسه سياه به دست من دادند و ضمن لبخندى خداحافظى كرده و رفتند. من در اين لحظه در فكر بودم و همين كه به خود آمدم، ديدم مرحوم ميرزا (قدس سره)رفته اند. به داخل منزل رفتم و از اهل خانه سؤال كردم كه آيا تو به خانه ميرزا (قدس سره)خبر داده بودى كه ما محتاجيم؟ همسرم گفت: خير! وليكن ديشب به حرم بى بى، حضرت معصومه (عليها السلام) رفتم و گفتم: «خانم! ما سگتيم! يك استخوانى هم براى ما بينداز» اين طلبه مى گويد: فكر كردم كه ميرزا (قدس سره)اشتباهاً به خانه ما آمده، از اين رو تصميم گرفتم كه صبح به محضر ايشان بروم و حقيقت مسئله را جويا شوم. صبح بعد از درس فقه به سوى مرحوم ميرزا (قدس سره)رفتم. هنوز به ميرزا نزديك نشده بودم كه ايشان دست خود را بالا آورد و با اشاره از من خواستند كه نزديك نشوم و فرمودند: «اين متعلق به تو است، ترديد نكنيد» و مبلغى كه مرحوم ميرزا(قدس سره) به من دادند به همان مقدارى بود كه مورد احتياج من بود و مشكل زندگى مرا حل كرد.

حضرت امام حسن عسکری:
فقر با ما ، بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست.
و کشته شدن با ما بهتر از زندگی در کنار دشمنان ماست.
و ما پناهگاه کسی هستیم که به ما پناه آورد.
و نور هدایت برای کسی هستیم که خواهان بصیرت از ما باشد.
و نگهبان کسی هستیم که به ما تمسک جوید.
پس هر کس ما را دوست بدارد با ما در درجات والای بهشت خواهد بود.
و آن که از ما جدا شد به سوی آتش خواهد رفت.

برو بالا